صنایع چوب از واقعیت تا سراب

صنایع چوب از واقعیت تا سراب
قطعا رشته صنایع چوب یکی از مهمترین زیر شاخه های صنعت ساختمان میباشد . چرا که داخل هر ساختمان نوساز از چوب به عنوان گرمی و زیبایی دکوراسیون و هر ساختمان به حداقل امکاناتی نظیر : کابینت آشپزخانه و کمد لباس نیازمند میباشد . البته رقابت در این میان بر سر جذب سفارش از طرف صنعتگران و هنرمندان شاغل در زمینه چوب نیز به بالاترین حد خود رسیده است .
در ابتدا تصور افراد از ورود به این رشته فراهم آوردن یک کارگاه با توجه به سرمایه موجود یا منابع ( نظیر وام یا مشارکت ) ، داشتن کمی تخصص ، چاپ یکعدد بروشور و کارت ویزیت و حضور در کارگاه به امید اینکه سیل مشتریان ” همانند کارگاه استادکار قبلی ” به کارگاه روانه شده و برای بازدید و اجرای پروژه های مشتریان ، وقت تعین کنند .
این رویای شیری پس از گذشت مدتی ، با نزدیک شدن به اولین ماه اجاره و عدم درآمد جای خود را به کابوسی دلهره آور داده و شروع به حرکت میکنند . . . . .
اولین کاری که نود درصد کار آموختگان میکنند ، ارتباط با مشتریان استاد کار قبلی و ارائه آدرس ، قیمت زیر فی ،کیفیت عالی ، تحویل فوری و …….. میباشد .
پس از سپری شدن مدتی و خالی شدن منابع مالی و با توجه به اینکه هزینه های سنگین و روزانه بی وقفه همانند پتک بر سر فرد شروع به نواختن میکند ، تصمیم به عوض کردن راه میکنند .
البته این روند از یک تا ۵ سال نیز طول می کشد و در این بین فرد کارهای مختلفی را با قیمتهای پایین اجرا کرده و خود در لا به لای انواع بدهی مدفون شده و آخرین راه تعطیلی کارگاه تولیدی ، فروش وسایل و برگشتن در کنار همان استادکار قبلی و البته کوهی از بدهکاریهای خرد و ریز . . . . . .
و قصر پر سر و صدای آمال و آرزوی فرد تبدیل به خاکستری بی صدا میگردد .
جهت اثبات این موضوع کافیست سری به فروشندگان وسایل کارگاهی صنایع چوب بزنید تا با سیلی عظیم از دستگاههای مستعمل برخورد کنید . از دستگاهی که هنوز یک ساعت هم کار نکرده تا دستگاه پا به نو . . . . .
وقتی علت فروش دستگاه را میپرسی فروشنده جواب میدهد : از این شغل رفته ، جمع کرده ، بدهی داشته ، این کاره نبوده و . . . . . .
اصولی ترین روش ورود به هر شغلی جمع آوری اطلاعات لازم از هر نظر ، صرف وقت زیاد ، برسی علت پیشرفت افراد موفق و نا موفق و بکار گیری تجربه های لازم از این دو گروه میباشد .
من با مسئله خرابی و رکود بازار در دوران فعلی اصلا” موافق نیستم . واژه رکود ویژه افرادی است که از طرز تفکر و بینش پایینتری نسبت به رقبای اصلی خود برخوردارند . پیشرفت در هر شغلی امکان پذیر است از خرد تا کلان .
فروشندگانی که از مشتری اشباع شده و دیگر ظرفیت پذیرش مشتری جدید ندارند . مجریانی که بر اثر حجم بالای سفارش قادر به اجرای کار شما نیستند . و طراحانی که باید برای سفارش دادن به آنها ( جدای هزینه نجومی که باید پرداخت کنید) وقت شش ماهه بگیرید .
فرق این دسته افراد با بقیه همکارانشان در چیست ؟ شما هم قطعا” این قبیل آدمهای موفق را می شناسید !!!!
پیشرفت شغلی بستگی به میزان سابقه ، مدرک تحصیلی ، میزان سرمایه ، تعداد پرسنل و . . . ندارد . خیلی از سابقه داران و قدیمیهای شهر شما اکنون بی کارند . کم نیستند متخصصین تحصیلکرده صنایع چوب که راننده تاکسی هستند . تاجرانی که با سرمایه های بسیار بزرگ در صنایع چوب ، اکنون گوشه زندانها هستند . همگی افراد فوق از سه عنصر بسیار مهم غافل ماندند .
۱- هدف
۲- روابط
۳- پشتکار
شاید برا
البته اندک افرادی نسبت به شغل آینده خود تحقیقی کامل نموده ، و سپس وارد میشوند و این بهترین حالت انتخاب شغل است .
عده ای دوست خود را سر مشق قرار می دهند که از خاک به افلاک رسید و وارد همان شغل میشوند ، عده ای دیگر ورشکستگی پسرعموی خود در این شغل را دیده و دست به این کار نمیزنند و یا حتی پسری که عمری بر سر سفره پدر نجارش آه نداری را شنیده . . .
ایکاش قبل از آموزش اصول نجاری ، اصول پایه ای برای ورود به هر شغل و نحوه آغاز اصولی را یادمان میدادند . تا نحوه برش ورق و سوار کردن درب یا نصب لولا و ریل و …..
چاره کار چیست ؟
خیلی ها میخواهند زندگی شان را دستخوش تعقیر کنند ، اما اسباب و ابزار دست زدن به اقدام موثر را فراموش میکنند .بنا به تجربه ام ، انجام کار بدون تحقیق و تعهد ، میل به سخت کوشی ، یا اشتیاق به یادگیری و رشد کردن ، تاثیر چندانی ندارد .و اغلب میبینم که افرادبدلیل عدم پیشرفت در گذشته ، دلسرد میشوند .
طبیعت آدمی چنان است که میخواهد با آنچه آشنا و خو گرفته ، بماند ، حتی اگر آن عالی یا خوب نباشد .افراد زیادی هستند که متاسفانه با توجه به قدرت ، مهارت ، نیروی جوانی به درآمد اندک خود بسنده کرده و حاضر به کوچکترین تعقیر در سیستم کاری خود نیستند .
” هر قدر فردی باهوش و مشتاق باشید ، مهم است به خاطر بسپارید که توانایی ما برای یادگیری و تعقیر ، همیشه تحت الشعاع باورهای از پیش شکل گرفته شده ، به ویژه انگاره هایی که در باره خودمان داریم قرار میگیرند .
وقتی من از مراجعانم که برای مشاوره می آیند میپرسم بزرگترین کامیابی ها و موفقیت هایشان در زندگی چیست ، آنها به طور معمول هیچ مشکلی در پاسخگویی ندارند . با این وجود وقتی می پرسم : ” امروز به چه توفیقاتی رسیدی ” پاسخ معمول و مرسوم شان اینست : در واقع . . . . هیچ . . .
هدف
از شما تقاضا می کنم اهدافتان را به شیوه ای مثبت بیان کنید . از داشتن هدف های کوچک و دست یافتنی صحبت کنید نه ستاره سهیل .هدف خود را بطور شفاف و واضح بنویسید .از به کار بردن نوشته های گیج کننده جدا بپرهیزید .نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کنید . موفقیت به رایگان بدست نمی آید . برای آن هزینه ( ریالی یا زمانی ) کنید . با افراد موفق دوست شوید و رابطه بر قرار کنید . از افراد ناموفق به شدت پرهیز کنید . طبع آدمی همیشه تمایل به منفی دارد و برای همین موضوع است اکثر افراد عادی تمایل دارند منفی بشنوند ، منفی بکویند ، دوستی منفی داشته باشند و . . .
قبول کنید هدف یک رویا نیست ، دست یافتنی است :
برای اثبات این موضوع کافی است ماجرای برادران رایت را بخوانید .
ارویل و ویلبر رایت کسانی بودند که اولین هواپیمای قابل کنترل موتوردار و سنگین تر از هوا را ساختند و گام مهمی در تحقق رویای پرواز بشر برداشتند. چیزی که تا قبل از آنروز غیر ممکن بود ، فردایش ممکن و از رویا به واقعیت پیوست .
برای برخی ممکن است موفقیت برادران رایت تعجبانگیز باشد مخصوصاً هنگامی که بدانند افراد زیادی که در این راه تلاش کردند با شکست مواجه شده بودند. اما این دو برادر با دو فکر و دو اندیشه که بهتر ازیک اندیشه واحد کارایی دارد ، کار می کردند و همیشه با یکدیگر کار میکردند و همکاری کاملی با هم داشتند و تصمیم گرفته بودند قبل از اینکه برای ساخت هواپیمای موتور دار تلاش کنند به یادگیری چگونگی پرواز بپردازند. موفقیت برادران رایت به این عوامل بستگی داشت.
امروزه هم نیازهای بسیاری در همین زمینه چوب و دکوراسیون هست که شناسایی نشده . دامنه ابزارهای جدید ، مواد و مصالح جدید ، روشهای جدید ، خلاقیت و ابتکارات جدید ، و البته مدیریت جدید !!!! روز به روز در حال گسترش میباشد .
یک هدف بزرگ از چندین هدف کوچک و دست یافتنی تشکیل میگردد .
ممکن است اهداف با یک برنامه درازمدت تحقق یابد .هر اقدام و هر هدف کوچکی که به آن دست می یابید در ترسیم تصویر هدفی بزرگتر نقش دارد .
البته در اجرای مرحله فوق افراد دو دسته میشوند : ۱- افراد پایبند و پایدار و مصمم ۲- افراد سست اراده و نا پایدار
با دسته اول کاری نداریم ولی دسته دوم همان افرادی هستند که پس از مدتی کار سخت ، دچار یاس و ناامیدی میشوند و در اصطلاح به هویت فردی محدود کننده میرسند . این افراد به خود میگویند : اهدافی که برای خودم تعین کرده ام برای کسی با استعداد و انرژی بیشتر مناسب است .
” هویت چیزی است که شما تصمیم می گیرید به واسطه آن تعریف و شناخته شوید “
من هویت فعلی شما را مدیون تجربیاتی میدانم که به درست یا غلط داشته اید. اگر هویت را به انبوهی از لباسهای زیبا و نو تشبیه کنیم ، قطعا نگه داری لباسهای قدیمی و رنگ و رو رفته تان کاری خنده دار میباشد . آنها را بیرون بریزید چون کمد لباس شما محدود است . میخواهم بگویم هویت فعلی شما هیچ ربطی به گذشته تان ندارد . پس افکار نمی توانم و نمی شود و . . . را از ذهن خود دور بریزید . شما میتوانید چون افرادی بسیار ضعیف تر از شما توانستند . پس خود را با افکارتان محدود نکنید . خود را از اسارت های فکری رهایی دهید . مثبت باشید .
این مطلب ادامه دار است . . . . . هفته دوم بهمن ماه کامل میگردد .
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.