رویاها و هدف ها چگونه پدیدار میگردند ؟

رویاها و هدف ها چگونه پدیدار میگردند ؟
نوشته فرانسس دلوس
برای اینکه چگونه افراد به هدف ها و رویاهایشان میرسند ، بیش از ۷۰۰ روز وقت صرف کردم . وقتی رویایی رنگین در ذهن ما بازتاب میکند ، قلبا” میخواهیم که از این دنیا جدا و در رویایمان غرق شویم . از ته قلب می خواهیم که دنیا را ترک کنیم، همپوشانی بین رویاهایی که ما داریم و پروژه ها یمان که هرگز به وقوع نمی پیوندند بسیار بزرگ و چشمگیر هستند. آری امروز ما اینجا هستم تا درباره پنج راهی که شما را به رویاهایتان نمیرساند صحبت کنیم.
یک: باوری که موفقیت یک شبه صورت می پذیرد ، فقط یک جمله زیبا است . همه شما هم این مساله را میدانید! یک برنامه نویس کامپوتری برنامهای را نوشت و آن را خیلی سریع به قیمت بالایی فروخت. این داستان شاید به نظر واقعی بیاید، اما شرط میبندم این همه داستان نیست. اگر بروید و بیشتر تحقیق کنید، آن فرد قبل از آن ۴۰ تا برنامه نوشته و او در آن موضوع فوق لیسانس یا دکترا گرفته است. او برای بیست سال روی این موضوع کار کرده.
این بسیار جالب است ، در سفرهایی که به کشور برزیل داشتم ، مردم فکر می کردند موفقیت من یک شبه بوده. من از یک طبقه متوسط بودم ، و دو هفته قبل از اقدام برای انستیتو فناوری ماساچوست، شروع به پر کردن فرمها کردم. آری ! من پذیرفته شدم. مردم شاید فکر کنند که این موفقیت یک شبه است، اما این به این دلیل اتفاق افتاد که برای مدت ۱۷ سال قبل از آن، زندگی و درس را جدی گرفته بودم. موفقیت یک شبه شما، همواره نتیجه همهی آنچه که شما در زندگیتان تا آن لحظه انجام دادید است .
دوم: باوری مثبت داشته باش و با هر فردی جوری رفتار کن که انگار میتواند در به هدف رسیدنت به تو کمک کند . افرادی مثل : خانواده، دوستان، همکاران، همه دارای نظراتی در مورد اینکه تو چه راهی را انتخاب کنی هستند: “به تو میگویند : از این راه برو.” اما هر زمان که وارد راهی شوید، باز هم راه دیگری هست که شما باید آن را انتخاب کنید. و شما باید خودتان تصمیم بگیرید . دیگران پاسخ کاملی برای زندگی شما ندارند. و باید تصمیم را خودتان بگیرید، درست است؟ این مسیرها بی نهایت هستند و سر شما به دیوار خواهد خورد، و این بخشی از این روند هست.
سوم، این خیلی ظریف ولی بسیار مهم است . تصمیم بگیرید که مستقر شوید ، هنگامی که رشد شما تضمین شده است . بنابراین هنگامی که زندگیتان خوب پیش می رود، باید یک تیم خوب جمع کنید، و بازدهی آنها را افزایش دهید ، و همه چیز را بر اساس نظم دلخواهتان بچینید . پس حال زمان مستقر شدن فرا رسیده است .
وقتی من اولین کتابم را منتشر کردم، خیلی خیلی زحمت کشیدم تا آن را در برزیل توزیع کنم. نتیجه اینکه، بیش از ۳ میلیون نسخه دانلود شد، و بیش از ۵۰۰ هزار نفر نسخه فیزیکی آن را خریدند. هنگامی که من جلد بعدی کتاب را نوشتم، دیگر برخی اثرات (کتاب قبلی) تضمین شده بود. حتی اگر من تلاش کمی میکردم، فروش خوب بود.
اما خوب هرگز خوب نیست.
هنگامی که در جهت قله می روید ، نیاز دارید که سختتراز همیشه کار کنید و قله دیگری برای خودتان پیدا کنید. شاید اگر من کمی تلاش کرده بودم، چند صدهزار نفر دیگر آن را می خواندند، این خوب بود. اما اگر من سختتر از همیشه کار می کردم، می توانستم این عدد را به میلیونها برسانم. به همین دلیل است که تصمیم گرفتم، با کتاب جدیدم به همه استانهای برزیل بروم. من حتی میتوانم قله بالاتری را از همین حالا ببینم.
مستقر شدن در یک نقطه پولساز و عدم تلاش برای پیشرفت به هیچ عنوان خوب نیست . . . .
چهارمین نکته، و این واقعا مهم است : محکوم کردن دیگران برای پیشرفت خود . من پیوسته می بینم که مردم می گویند، “بله، من این ایده خوب را داشتم، اما هیچ سرمایه گذاری دیدی برای سرمایهگذاری بر روی آن را نداشت” ؛آه، من این محصول عالی را ساختم، اما بازارخیلی بد است، و فروش خیلی خوب نیست یا : من نمی توانم استعدادهای خوب را پیدا کنم . تیم من خیلی پائینتر از انتظارند. اگر رویایی داشته باشید ، این وظیفه شماست که اینها به وقوع بپیوندند. بله،شاید پیدا کردن استعدادها مشکل باشد. بله، شاید بازار بد باشد. اما اگر هیچ کسی روی ایده شما سرمایه گذاری نکرد ، اگر کسی محصول شما را نخرید، مسلماً، اشتباه از فرد دیگری نیست ، از شماست .
قطعاً به باز نگری رویاهایتان نیاز دارید . کسی تاکنون به تنهایی به اهدافش نرسیده است. اما اگر نتوانستید که آنها را برسی کنید ، این تقصیر شخص دیگری نیست . شما مسئول رویاهای خودتان هستید .
و نکته آخر، این یکی هم بسیار مهم است : باور اینکه تنها چیزی که مهم است خود رویاها هستند.
یکبار یک خبری را در تلویزیون دیدم که افراد زیادی در آن بودند، آنها قصد داشتند از کوهی بالا بروند، کوهی بسیار بلند ، و فتح قله کار بسیار سختی بود. می توانستید ببینید که آنها عرق میریزند و کار بسیار سختی بود. آنها بالا می رفتند و عاقبت به بالای کوه رسیدند. البته، تصمیم گرفتند که جشن بگیرند ، درسته؟ من هم می خواهم جشن بگیرم، پس، “بله، ما اینکار را کردیم، ما بالا رفتیم!” دو ثانیه بعد، یکی به دیگری نگاه کرده و گفت : بسیار خوب ، فتحش کردیم ، حالا سریعا” بریم پایین .
زندگی هرگز درباره اهداف نیست. زندگی درباره سفر (رسیدن به اهداف) است. بله، شما باید از اهدافتان لذت ببرید، اما مردم فکر می کنند که شما رویاهایی دارید، و هرگاه که به یکی از رویاهایتان برسید ، یک جای جادویی هست که شادی در آنجاست. اما رسیدن به یک رویا احساسی زودگذر است ، ولی زندگی شما احساسی زودگذر نیست.
تنها راهی که شما به همه رویاهایت خواهی رسید شادی و لذتی هست که در هر قدم در این سفر برمیدارید . این بهترین رویه است .
خلاصه کلام این است که درآمد راحت ترین کار ممکن است . و این کار با گامهای استوار ساخته میشود . برخی از گامها ممکن است درست باشند. و گاهی شما در آن لغزش دارید . اگر درست بود ، جشن بگیرید . زیرا برخی از مردم زمان زیادی را برای جشن گرفتن منتظر می مانند و اگر لغزشی داشتید ، جهتتان را عوض کنید و از آن راه درس عبرتی بگیرید . اگر هر گامی تبدیل به چیزی برای یادگرفتن توام با جشن گرفتن شود ، مطمئنا از سفر به دنیای شمارش اسکناسها لذت خواهید برد.
پنج نکته: باور موفقیت یک شبه، باور اینکه شخص دیگری پاسخی برای تو دارد، باور اینکه وقتی رشد کردی تضمینی برای استقرارو ساکن شدن هست، باور اینکه اشتباه از شخص دیگری بوده است، و باور اینکه تنها اهداف مهم هستند . . . و باور کن، اگر اینکارها را بکنی ، تمامی رویاهایت را برباد دادی.
مترجم : نازیلا رحمتی نژاد
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.