اینجوری فقر میاد سراغمون

اینجوری فقر میاد سراغمون
تا بحال به این کلمه فکر کردی ؟ میدونی فقر چیه ؟ چطوری فقر دامنگیر انسانها میشه ؟
اصلا تا حالا خودتو با معیارهای فقر سنجیدی ؟
فقر فقط گرسنه سر روی زمین گذاشتن نیست .
یا با لباس پاره توی خیابان و توی سطل آشغالها رو گشتن نیست
فقر اینه که وقتی بت بگن علاقمندیت چیه بگی موزیک بگی تلویزیون
فقر اینه که تو خیابون آشغال بریزی و نفهمی برا برداشتنش کمر یک مرد باید خم بشه
فقر اینه که فکر کنی اجازه داری یه سری کارها رو انجام بدی که اگر دیگران اون کارها رو بکنند ، خلافه
فقر اینه که شامی که امشب جلوی مهمونت میگذاری از شام دیشب و فرداشب خانوادت بهتره
فقر اینه که لباس زیرت پاره و کثیف باشه ، جورابت سوراخ باشه ولی تنت کت و شلوار مارک دار باشه
فقر اینه که لوازم آرایشیت از خمیر دندونت زودتر تموم شه
فقر اینه که صدای خنده ها و جیغت ، هفت تا خونه اونورتر بره و کسی بت چیزی نگه ولی بری برای گریه نوزاد تازه بدنیا اومده همسایه بغلیت بری تذکر بدی
فقر تنفریه که نسبت به کسانی داری که اشتباهات رو بت تذکر میده و گوشزد میکنند
فقر آتش زدن اموال عمومیه بعد از باختن تیم ورزشی مورد علاقت
فقر اینه که ندونی چقدر فقر داری ، فقر فقط شب رو بی غذا سر کردن نیست . . .
فقر روز رو بی اندیشه سپری کردنه . . . . . . . .
قفر مورد توجه اندیشه های دینی و انسانی و فکری زیادی بوده ، هر کسی که حرفی برای جامعه بشری داشته ، سعی کرده یه نسخه براش بپیچه .
از اعمال اقتصادی دینی تا کمکهای بشر دوستانه همه و همه تلاش برای مقابله با فقر بوده
حتی توی تقویم جهانی ، ۱۷ اکتبر روز جهانی ریشه کنی فقر نامیده شده
شاید نامگذاری یک روز به تنهایی دردی رو از دردمندها دوا نکنه
در زمان زمینی که سالانه ۵ میلیون کودک رو فقط بخاطر کمبود مواد غذایی ازبین میرون و دنیایشان نابود میشود . . . . .
یک دوستی به ظنز میگفت باید فقیر کشتار این شکن شود این فقر
واقعیت اینه که مبارزه با فقر و ریشه کنی گرسنگی باید چیزی بیشتر از شعار نیاز داشته باشه
ما توی دورانی هستیم که اصراف و بریز بپاش سرمایه دارها به حدی در چرخه رقابت سرعت گرفته که چند وقت پیش ورود دستمال کاغذی از جنس طلا جهت ورود به هتل های خیلی ستاره دار امارات ، که بیشتر شبیه قصرهای طلائی هستند تا هتل به قیمت هر رول ، یک و نیم میلیون دلار بله درست شنیدید یک و نیم میلیون دلار . . . . .
یعنی فقر از این بالاتر نداریم که کسی اینقدر حرس و طمع برای نمایش پول خودش داشته باشه ….. اگه یه وعده غذا رو در ایران خودمون میانگین ۶۰۰۰ تومان یعنی حدود ۲ دلار فرض بگیریم میشه با این یک رول دستمال توالت که مشخصه قراره جه اتقاقی براش بیفته میشه ۷۵۰ هزار نفر رو از گرسنگی نجات داد . این یهنی یکنفر اینقدر همه چیز رو برای خودش بخواد ، خودش پست ترین نوع فقره .
از این فقرها فقیر تر کسی هست که جلوی آدمهای اینچنینی ، چون پول دارند ، تا کمر خم میشه .
یه عده از سهمشون بیشتر برداشت کردند و سهم ظعیف تر ها رو ندادند ، که این اختلاف در بهره مندی از منابع زمینی پیش اومده . آنان می آیند و به عوض اینکه از یک نظام اخلاقی صحبت کنند ، گناه عدم شکوفائی کشورها رو به گردن فقرا میاندازند .
طرف با بادی در گو میگوید : جامعه ای که بخش اعظم آنرا فقرا تشکیل میدهند ، هیچگاه به شکوفائی و خوشبختی نخواهد رسید . . . .
عزیز من به جای این گفته ها بهتر نیست در باره این مساله حرف بزنیم که اصلا چرا باید بخش اعظم یک جامعه رو فقرا تشکیل بدهند ؟ این نشان از بی عدالتی در توزیع امکانات مادی و حیاطی هست و اصلا هم قابل توجیه نیست اینکه گفته میشه ۹۸ درصد اقتصاد دست ۲ درصد جامعه است و ۲ درصد مابقی دست ۹۸ درصد جمیت است . یک لحضه بیاندیش ؟
من اعتقادی به یکسانی و توزیع برابر منابع مادی ندارم ، مبلغ نظریه های مارک سیستی و کمونیستی هم نیستم . من با توزیع نا عادلانه ثروت ( علی الخصوص منابع زمینی ) مشکل دارم .
اینکه این کاخ با خراب کردن خانه فقرا ساخته شده باشد مشکل دارم . شاید بهترین کلمه ای که میتوانستم گیر بیاورم کاخ بود .
اصلا تو دارا هستی خیلی عالی خیلی خوب . ثروت یکی از نعمت هاست . باید قدر دانش بود . باید ممنون باشیم بابت ثروتی که در اختیارمان است . ولی ایا تا بحال فکر کردی که دیگران در دارائی های تو سهمی دارند ؟ فکر نمیکنی تو در قبال دیگران مسئولی ؟ میدونم برای درآمد و ثروتت زحمت کشیدی ، قبول . ولی آیا چیزی به اسم رحم در وجودت هست ؟
نمی گویم برو و تمامی امکانات مادی ات را در بین تهی دستان تقسیم کن ، من میگویم به اندازه ای که توان داری ، رحم داشته باش . چطوری ؟ اگه میتوانی و دل بکنی از مالت و ببخشی ، ببخش . اگه نمیتونی و دلت نمیاد ،دنیای اونها را بدتر نکن . اصراف نکن . تجملات رو تبلیغ نکن . اگه دردشون رو نمیتونی دوا کنی ، حداقل درد به درداشون اضافه نکن ، دردهاشونو تل انبار نکن . انسانیت یعنی همین .
وقتی قانون راهنمایی و رانندگی کشوری که توش زندگی میکنی اجازه سرعت بیشتر از ۱۲۰ تا رو نمیده میری یک ماشین چند میلیارد تومانی میخری که ۳۵۰ کیلومتر در ساعت بره ؟ برای چی ؟ برای رفاه ؟ مگه ماشین ارزونتر توی مملکت ما نیست که همین رفاه و راحتی رو داشته باشه . . . . حتما” باید مازراتی سوار شی ، عشق هامر داری ، یا از آرم لامبورگینی خوشت میاد ؟ چرا ؟ چرا آخه ؟
من نمیگویم برای ریشه کن کردن فقر باید نظام سرمایه داری سقوط کند یا نظام توده واری بر جهان حاکم بشود چون بشر ذاتا” برای بقای خودش تلاش مبکند و فرهنگ بشر بقدری در این مسائل دچار مسائل ریز و درشت شده ، و بقدری تضارب آراء وجود دارد که نمیشود همه را به یک شکل کرد ، اما نمیشه هم نسبت به موضوع بی تفاوت بود .
این درد عظیمی هست که مادری ، فرزندش را در گوشه ای از خیابان رها میکند ، اینکه کودکی در رحم مادرش بدون اینکه پا به دنیا بگذارد ، تنها بدلیل عدم پوشش هزینه ها ، غذایی میشود برای یک ثروتمند در یک رستوران چینی . . . اینکه بخاطر نداری یک خانواده ، دختر ده ساله اش رو به عقد یک پیر مرد در میاورد . . . . .
اینجا چه کسانی دارند این بار سنگین نداری را به دوش میکشند ؟ بچه های بی گناهی که هیچ اراده ای نداشتند که توی چه خانواده ای بدنیا بیایند .
حواستون باشه شاید این سنگ محک فقر ، برای عیار سنجی ما انسانها باشد .
شاید مشکلی که یک خانواده در پایین شهر داره ، با دور ریزی زندگی ما قابل پوشش باشه
امروزه وضعیت رقابت تشریفات ، خود یکی از عوامل اصلی ایجاد فقر شده . چشم و هم چشمی بیداد میکند . رسانه ها مصرف گرایی را تبلیغ میکنند و مردم را حریص و آزمند میکنند .
زیر بمباران تبلیغات شهری به بندگان عصر ماشین تذکر داده میشود ( بخر – مصرف کن )
همه دچار هیبنوتیزم لوکس گرائی هستند . میبینی طرف به نون شب محتاجه و هنوز روی پیک نیکی غذا درست میکنه ولی میره برای پز دادن آنچنانی خرج میکند که جلوی فلان شخص کم نیاورد . خرج کردن بیش از اندازه و غیر ضروری هم فقر می آورد .
وقتی در منابع درآمدی و مالی محدودیت دارید ، به اندازه گلیمت پا رو دراز کن که اگه این فقر لعنتی به سراغت اومد اینقدر با خود خودت خودمونی میشه که نفهمی کی به این حال و روز کشیده شدی .
فقر فقر می زاید و به سرعت دامنگیرت میشود .
کلاه به کلاه نکن که اگر این وسط کلاهی گم شد دستها به سمت تو کشیده نشه و به تو نگویند کلاه بردار
فقر بی سوادی میاره ، فقر باعث میشه دستت جلوی هر مرد و نامردی دراز بشه .
فقر غرورت را له میکند
فقر اراده ات را نالبود میکند
فقر باورهایت رو میدزدد . یک روز چشم باز میکنی و می بینی دیگر به چیزی ایمان نداری . . . . به هیچ چیز . اول از همه خودت را انکار میکنی . خودت را که گم کنی ، مضطرب میشوی ، ناراحت میشوی ، ناراحتی روحی روانی میگیری ، عقده ای میشوی . . . نا امید ، افسرده . . . و آنگاه میروی و روی ماشین مردم خط میکشی تا عقده هات رو خالی کنی که دلت مثلا خنک شود .
آری با فقر صفتهای خوب هم از دامن آدم هم فراری میشوند .
انسان نیازمند ضعف روحیه دارد ، انسانی که روحیه نداشته باشد شخصیتش کم کم ضعیف میشود . وقتی شخصیتت ضعیف شد خصوصیات خوبت رو کم کم از دست میدهی .جون دیگه برات مهم نیست .
وقتی که درگیر غصه نون شب هستی که دیگه دم از حرفای قشنگ از انسان و انسانیت نمیزنید . میزنید ؟
حواست باشه اگه به زمین بیفتی و نیازمند بشی کسی دیگه حرفهای راستت را باور هم نمیکند
اون اولا میگی والله به خدا فلان مشکل رو دارم اما کسی قبول نمیکند . ولی بعد از یه مدت چشم باز میکنی و میبینی فرقی هم براشون نمیکنه که راست بگی یا دروغ . . . .
میبینی به یه نون و ماست صداقتت ، عظمتت و درستی ات را فراموش کردی و حال شدی چوپان دروغ گو
راستش ایراد جامعه است که فکر میکند شخصیت افراد به دارائی شان ربط دارد . طرف تا دیروز هیچ کاره بوده ، هیچ کاره . بماند از از حیوان هم پست تر بوده . حالا زمینی که از ارث به او رسیده ، رشد کرده ، میفروشد و یک شبه در محفل پولدار ها مینشیند . به محله پولدارها میرود و همه تا کمر بخاطر ماشینش تا میشوند .
از آنطرف یکی ریشه دار بوده ( به اصطلاح اصل و نسب داشته ) حالا ورشکست شده ، از اعتمادش سوء استفاده کردند ، پولش رو بالا کشیدند . به خاک سیاه نشوندنش . و انگار همراه ثروتش ، شخصیتش را هم از دست داده . کمی فکر کنید . . . . . . شخصیت مردم هیچ ربطی به نقیدنگی شان ندارد . اینقدر آنان رو تحقیر نکنید ، له نکنید .
اینقدر فقرا را مسخره نکنید . طوری رفتار نکنید که انگار طاعون دارند . باور کنید این برخورد ها برای آنها انزجار ایجاد میکند . و فقط کافیه اونها با هم متحد شوند و ببینی که چه بلائی سرتان می آورند .
خیلی از انسانها چه زن و چه مرد رفتند و بخاطر اعتراض دزد شدند ، قاچاق چی شدند . خواستند از جامعه انتقام بگیرند . فساد و فحشا کردند . تجاوز کردند ، کودک ربایی ، حمله تروریستی و . . . . .
خیلی از اینها توسط افرادی اتفاق افتاده که از دست من و تو و جامعه خشمگینند . از اینکه یه عمر تو سری خوردند خسته اند . میخواهند برای تنوع هم که شده یه روز اون آقایی که محل سگ هم بهش نمی گذاشته رو گیرش بکشند که به دست و پاشون بیفته و بهشون بگه تو رو خدا به من رحم کن منو نکش ، بچه ام را نکش .
نکنید کاری که انسانها از قالب انسانبت خودشان بیرون بیایند و شخصیتشان را از دست بدهند که دودش به چشم همه برود .
یک فقری هم هست که میتواند در شرایطی خاص بد نباشد . ( فقر انتخابی ) فقری که خود فرد تصمیم میگیرد و آنرا انتخاب میکند . در واقع به خودش ریازت میدهد . البته میتواند شکل بد هم به خودش بگیرد .
کلا افراط و تفریط چیزهای ناپسندی هستند . نوع مثبت آن اینست که طرف دارد ، خسیس هم نیست اما تمایل به همراهی با قشر ضعیف جامعه دارد . اینان به خودشان سخت میگیرند و از وقت خود برای توسعه علم و دانش در راه ترویج جامعه استفاده میکنند . یا به سمت هنر رفته و برای خود رسالت هنری در نظر میگیرد .
این نوع از فقر که فرد ترجیح میدهد در رفاه فکری باشد تا رفاه مالی میتواند خوب هم باشد . به جای اینکه بخواهی درآمد کسب کنی ، بدنبال کسب علم و مهارت باشی در نوع خود عالی است .این دسته از آدمها برای پول درآوردن پشت دست خود نمی زنند .
فقر منفی شامل آندسته از افرادی میشود که با اینکه پول دارند ، زندگی فقیرانه ای دارند . به خود و خانواده خود سختی میدهند .
آری باید حواستان باشد یک سری از اعمال ناخواسته شما را به سمت فقر سوق میدهد . مثل تنبلی ، استقامت نداشتن در کار ها ، بی برنامه بودن ، دنبال خلاف رفتن ، اینکه روی باورهای خود پا بگذاری و پیش دیگران اظهار نیازمندی کنید . یا پول غرض بگیرید که کار غیر حیاطی انجام دهید . برای وسیله مصرفی وام بگیرید . اگر نگرش درستی به زندگی نداشته باشید ، در واقع منافع واقعی و بلند مدت را نشناسید ، بعنوان یک ایرانی باید حواست باشد از اتفاقات اینچنینی یک وقت دچار فقر نشوید . این میشود بخش کوچکی از تله های فقر .
خودت هم میدانی عوامل طبیعی هم ممکنه باعث فقر بشوند . مثل سیل ، زلزله ، سونامی ، گردباد ، اینها در کنترل شما نیستند و اگر در اخبار اعلام کنند که فلان شهر سیل آمده و تعدادی بی خانمان شدند ، ممکنه شانه هایت را بالا بیندازی و با خنده بگویی : عجب . . . کی واسشون کمپوت میخره ؟ شاید فردا برای تو هم اتفاق بیفته . پس اگر درکشان نمیکنی ، پس نخند .
مشکلات اقتصادی جهانی ، جنگها ، بمباران ها ، یک چیزهایی مثل اینها ممکن است روی سرت آوار بشود و خراب بشوند و تا بیای به خودت بجنبی میبینی تمام داشته هایی که یه عمر برای تهیه شان میدویدی ، به یک لحظه دود شد رفت هوا .
ممکنه این اتفاقها نیفته ولی شرکتی که تو کارمن یا رئیسش هستی یک شبه بر اثر عوامل اقتصادی ، سیاسی و یا . . . . از بین برود و تو هم بخاطر بیکاری مثل خیلی های دیگر به نون شب محتاج شوی .
اگر الان دارا هستی دلیلی بر دارائی همیشگی نیست . اگر حتی دلت را به پول توی بانک خوش کردی بدون که امروزه هزاران بانک بزرگ یک شبه نابود شدند و پول مردم را نتوانستند پس دهند . پس ممکنه به هر نحو و به هر روش هر اتفاقی برای زندگیت بیفته .
بدنبال این باش که از امروز فقرهایت را از بین ببری . نقطه های سقوط خودت را بشناس و برای از بین بردنشان تلاش کن قبل از اینکه لشگر فقر برای تو صف آرائی کند ، تو به جنگ آن برو .
عادتهایی که منجر به هر نوع فقری میشود را از خودت دور کن
چشم و هم چشمی ها را بگذار کنار
گلیم ات را بهتر بشناس و پایت را به اندازه آن دراز کن
شریک زندگی ات را نسبت به وضعیت کنونی توجیه کن
یه پس انداز برای روزهای سختت داشته باش ، بیمه های خوب میتوانند کمک حالت باشند در روزهای سختی . در یک کلام شروع کن و شمعی باش برای آینده
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.